سلام
فاطمه قشنگم رسیدیم تا اینجا که داشتن عمر طولانی نه غیر ممکنه نه بی سابقه. اما از این موضوع که بگذریم می رسیم به این سوال:
چرا دو تا غیبت؟ غیبت صغری و کبری؟
تقلب صرفا جهت صرفه جویی در زمان:
در احادیث بسیاری از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه معصومین علیهم السلام، غیبت حضرت مهدی عجل الله فرجه به دو بخش کوتاه مدت (غیبت صغری) و دراز مدت (غیبت کبری) تقسیم شده است. امام صادق علیه السلام در این باره فرمودند: «همانا برای قائم دو غیبت است که در یکی از آن دو به خانوادهاش برمی گردد و در دیگری معلوم نیست کجاست؛ هر سال در مناسک حج حاضر می گردد و مردم را می بیند در حالی که مردم او را نمی بینند».(1)
افزون بر دو گونه بودن، در روایاتی به کوتاه بودن یکی و بلند بودن دیگری نیز اشاره شده است. همان حضرت در سخنی دیگر فرمودند: «برای قائم دو غیبت است: یکی از آن ها کوتاه مدت و دیگری دراز مدت...»(2)
غیبت صغری: اگر چه این تعبیر در روایات معصومین علیهم السلام به این صورت نیامده است، رفته رفته به خاطر کوتاه بودن دوران نخست غیبت، به این عنوان مشهور شده است. البته بهتر بود به جای «غیبت صغری»، آن را «غیبت ناقصه» می نامیدند، چرا که با پایان یافتن این دوران، غیبت تامه آغاز شده است، و مهمترین تفاوت این دوره ها در تام بودن و ناقص بودن آن ها است؛ وگرنه با توجه به پیوستگی هر دو غیبت به یکدیگر تفکیک آن دو به کوتاه و بلند، معنای قابل قبولی نخواهد داشت. براساس دیدگاه مشهور، غیبت صغری در اصطلاح مهدویت عبارت است از: پنهان زیستی کوتاه مدت حضرت مهدی علیه السلام.
ویژگی های خاص، پس از شهادت امام عسکری علیه السلام تا آغاز غیبت کبری
اگر چه برخی آغاز این دوران را از همان ابتدای ولادت دانسته،(3) مدت آن را 74 سال ذکر کردهاند، مشهور آن است که آغاز آن از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام و مدت آن حدود 69 سال است.(4)
به دلیل این که اگر چه حضرت مهدی علیه السلام در زمان حیات پدر بزرگوار خود گاهی به صورت پنهانی زندگی می کردند، فراوانیِ کسانی که در این دوره به دیدن حضرت نایل شدهاند، گویای آن است که آشکار بودن حضرت برای عدهای فراوان بیش از پنهانی بودن ایشان بوده است. علاوه آن، پنهانی اندک در دوران امام حسن عسکری علیه السلام می توانسته مقدمه ای برای دوران غیبت صغری باشد، زیرا همان گونه که غیبت کبری بدون مقدمه ممکن بود مشکلاتی را برای جامعه شیعی پدید آورد، غیبت صغری بدون مقدمه نیز مشکلاتی ایجاد می کرد.
با این بیان، پارهای از ویژگی های غیبت صغری که آن را از دوره بعد متمایز کرد عبارت است از:
- 1. غیبت صغری از نظر زمان محدود بوده، ولی غیبت کبری بسیار طولانی است و غیر از خداوند کسی از مدت آن آگاهی ندارد.
- 2. در دوران غیبت صغری، پنهان زیستی امام همه جانبه و عمومی نبود؛ امام اگر چه از نگاه ها پنهان بود، کسانی مانند نواب خاص، برخی از وکلای آن حضرت و نیز افرادی با ویژگی های ممتاز، می توانستند با آن حضرت در تماس باشند و پرسش ها و نامههای مردم را خدمت امام ببرند و پاسخ او را به مردم برسانند، و یا به دیدار آن حضرت نایل شوند. اما در غیبت تامه (کبری) امام به طور کلی از نگاه ها پنهان است و باب مکاتبه و نامه نگاری بسته است؛ یعنی، بنای غیبت کبری و اقتضای آن این است که حضرت دیده نشود. البته این بدان معنا نیست که امکان ندارد دیده شود، زیرا ممکن است بعضی افراد، حضرت را ببینند.
- 3. در غیبت صغری، حضرت مهدی علیه السلام چهار نماینده داشت که آن ها را به صورت معین برگزیده بودند. مهمترین وظیفه آن ها برقراری ارتباط بین امام و مردم بود؛ ایشان اقامت گاه و مکان حضرت را نیز می دانستند، ولی در غیبت کبری چنین نیست.
- 4. در غیبت صغری ـ افزون بر سفیران چهارگانه ـ ممکن بود اشخاصی آن حضرت را ببینند و بشناسند؛ ولی در غیبت کبری کسی او را نمی بیند و اگر ببیند نمی شناسد.
اما چرا از همان ابتدا غیبت کبری صورت نگرفت؟ زیرا در مشیت الهی از ابتدا چنین مقدر بوده که آن حضرت پس از رسیدن به امامت، می بایست بی درنگ از دید عمومی پنهان شود و در ظاهر از آن چه در جامعه رخ می دهد، فاصله بگیرد؛ هر چند در واقع او از نزدیک، همه وقایع را احساس و ادراک می کند. باید توجه داشت که اگر آن حضرت، یک باره رخ در نقاب غیبت کامل می برد، ضربه سنگینی به پایگاه های مردمی و طرف داران امامت وارد می شد، زیرا مردم پیش از آن سال ها با امام خود ارتباطی تنگاتنگی داشتند، در مشکلات و نیازهای خود به ایشان رجوع می کردند، و اگر ناگهان امام پنهان می شد و مردم احساس می کردند که دیگر دسترسی به رهبر فکری و معنوی خود ندارند، ممکن بود مشکلاتی جدی برای جامعه پدید آید. بنابراین لازم بود که برای «غیبت تامه» زمینه سازی شود تا مردم به تدریج با آن خو بگیرند و خود را براساس آن بسازند. با غیبت صغرا در واقع این زمینه سازی صورت گرفت.
در این زمان حضرت مهدی عجل الله فرجه از دیدهها پنهان بود، ولی ایشان از راه نمایندگان، وکیلان و یاران مورد اطمینان، با شیعیان خود ارتباط داشتند.(5) رفته رفته با پدیدآمدن آمادگی (پس از گذشت مدت شصت و نه سال) به دستور خداوند، آن حضرت در پرده پنهان زیستیِ تمام و کامل قرار گرفتند.
پی نوشت
(1). «اِنَّ لِلْقائِمِ غَیْبَتَینِ یَرْجِعُ فِى اِحداهُما وَفِى الاُخْری لایُدری اَیْنَ هُوَ یَشْهَدُ المَواسِمَ یَری الناسَ وَلایَرْونَهُ»؛ نعمانی، الغیبة، ص 175، ح 15.
(2). «لِلْقائِمِ غَیْبَتانِ اِحْداهُما قَصِیرَةٌ وَالاُخْری طَوِیلَةٌ...»؛ شیخ کلینی، کافی، ج 1، ص 340.
(3). شیخ مفید، ارشاد، ج 2، ص 340.
(4). شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص 159؛ شیخ کلینی، کافی، ج 1، ص 341؛ نعمانی، الغیبة، ص 149.
(5). ر.ک: رهبری بر فراز قرون، ص 101.
*****************
بازم می گم واست...
یا علی (ع)
بازدید امروز: 23
بازدید دیروز: 100
کل بازدیدها: 583667